۱. ما جزئى از طبیعت هستیم نه رئیس آن
۲. ما هیچگاه گیاهى را با ریشه از خاک نمیکنیم.
۳. ما موقع ساختن خانه، خاک را زیاد جابه جا نمیکنیم.
۴. ما در فصل بهار، آرام روى زمین قدم
بر مى داریم چون مادر طبیعت باردار است.
۵. ما هرگز به درختان آسیب نمیرسانیم
ما فقط درختان پیر و خشک را قطع
میکنیم و قبل از قطع کردن
براى آرامش روحش دعا میکنیم.
۶. حتى حیواناتى که براى مایحتاج غذایى در حد نیاز از آنها استفاده میکنیم را نیز با اجازه و دعا براى آرامش روحش او را از چرخه ى هستى جدا میکنیم.
۷. به اندازه ى مصرفمان درخت میبریم
و گوشت تهیه میکنیم.
۸. هرگز هیزم ها را اسراف نمیکنیم.
۹. اگر حتى یک درخت جوان و سرسبز
را قطع کنیم ، همه ى درختان دیگر
جنگل، اشک میریزند
و اشک آنها در دل ما نفوذ می کند و وجودمان را مجروح می کند و قلبمان آرام آرام تاریک میشود.
۱۰. خاک مادر ما و آسمان پدر ماست.
۱۱. باران عاشقانه ترین سرود هستی است.
۱۲. طبیعت روح دارد و مهربانی را میفهمد.
ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺭﻧﺠﺶ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺍﺯ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ، ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻏﺎﻟﺒﺎ ﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺗﻮﻗﻊ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻠﻤﺎﻥ ، ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺯ ﺯﺍﻭﯾﻪ ﯼ ﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ !
ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻫﺮ ﺁﺩﻣﯽ ، ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﺍﯾﻦ
ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻫﺎ، ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺷﮑﻞ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮﯼ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺷﺖ ...